فیک عاشقتم (پارت ۲)

کوک ویو


بزوری بردنش تو کالسکه


وبعد دستور دادم ببرنش به اقامتگاه مخصوص خودش و بعد لباساش رو عوض کردن






پرش زمانی به ۷ سال بعد ۱۲ سالگیه ا/ت






ا/ت ویو



درسم تموم شده بود کلا


تنها وقتم رو قایموشک بازی می‌کردم که امروز تصمیم به فرار گرفتم

فرار کنم امروز جشن شاید دیگه نتونم بیرون رو ببینم
و همینطور جشنو
آه
(عکس لباس فرارشو میزارم)



لباسمو پوشیدم به سمت بیرون رفتم
بدون اینکه کسی بفهمه


اخجون الان جشنه



بعد از جشن

ام غذا خوبه

رفتم

غذا خوری و غذا گرفتم


@ زود باش پولشو بدهه


_ چییی پووول؟؟؟؟؟


@ ارهه

_ من پول ندارم

@ یعنننییی چییییی؟؟؟؟؟

+ من پولشو میدم

_ مم نون




بعد رفتیم اونور اون با دوستش بود



_ میتونم اسم شما رو بدونم همونطور پدرتونو

+ چراااا؟

_ شاید بتونم به پدرتون پاداشی بدم بابت اینکه پسری مثل شما رو بزرگ کرده


+ اولن ما گدا مدا نیستیم دومن اسم پدرم جین است و همینطور اسم من تهیونگه



ته ویو


دیگه شب شده


€ اون دختره عجیب نبووود؟؟؟؟


+ نمیدونم شوگا

€ ولش کن

+ خدافظ


+ پدر چرا اژیر خطر رو زدن؟؟؟


£ پسرم
دیدگاه ها (۰)

فیک عاشقتم

فیک عاشقتم (پارت ۳)

فیک عاشقتم (پارت ۱)

فیک عاشقتم (درمورد)

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۱۷ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط